حقایق جالبی از گذشتگان که تنها نقاشیها میتوانند بازگو کنند
افراد زیادی هستند که میتوانند نقاشیهای زیبایی را خلق کنند، اما انجام آن به روشی زیبا و پنهان کردن پیامهای مهم و تاثیرگذار در آن یا به تصویرکشیدن برخی از ویژگیها از زمان خلق آن اثر، قطعاً کاری است که فقط استادان واقعی هنر از عهده آن برمیآیند. به همین دلیل است که کارشناسان هنری همچون کارآگاهانی هستند که به دنبال شواهد بوده و ساعتها را صرف کشیدن نقاشیها میکنند.
نقاشیها آنقدر ارزشمند هستند که به عنوان تنها منابع کشف برخی از حقایق میتوان به آنها استناد کرد. حقایقی مثل اینکه اولین نقاشیهای غار توسط زنان کشیده شده و یا مردان قبلاً آرایش میکردند و یا اینکه ماکارونی را با دست میخورند.
۱– با تحقیق و بررسی نقاشیهای موجود در غارها، محققان به این نتیجه رسیدند که اولین هنرمندان زن بودهاند.
این امر نه تنها از اثر انگشت و کف دستها بلکه از شیوه نقاشی متناسب با دست آنها مشهود است. فقط حدود ۱/۴ درصد از نقاشیها توسط مردان خلق شدهاند. اکتشاف انجام شده، این حقیقت را آشکار کرده در عصر باستان شکار همواره یک فعالیت مهم برای زنان بوده است. مردان حیوانات را شکار کرده و زنها صید را برداشته و برای تقسیم به پناهگاه میبردند.
۲- هنرمندان قرون وسطی فقط میتوانستند حیواناتی را نقاشی کنند که با چشمان خود آنها را دیده بودند.
قبلا اعتقاد بر این بود که ظاهر عجیب برخی حیوانات ایده هنرمندان بوده است، اما از تحقیقات انجام گرفته در مورد حیوانات قرون وسطی، کارشناسان متوجه شدند که در برخی موارد، هنرمندان اگر فرصتی برای دیدن آنها با چشمان خود نداشتند، نقاشیهای خود را بر اساس توصیفهای کلامی از حیوانات میکشیدند. به همین دلیل کشیدن یک شاهین آسان بود، اما نقاشی از تمساحی که هرگز در اروپا دیده نشده بود ساده به نظر نمیرسید و بدتر از اینکه مردم چیز زیادی در مورد حیاتوحش نمیدانستند به همین دلیل این عدم آگاهی به این امر دامن زده و منجر به خلق اسطورهها شد.
به عنوان مثال، آنها معتقد بودند که تمساحها فقط انسان را میخورند، از اینکه چنین کاری انجام دادهاند پشیمان شده و گریه میکنند – اصطلاح “اشک تمساح” از اینجا نشأت میگیرد. مدفوع خزندگان بسیار ارزشمند در نظر گرفته میشد. مردم آنها را بر روی صورت خود قرار میدادند تا جوانی را به پوست خود برگردانند.
۳- ۵۰۰ سال پیش، بازیهای خیابانی زبان مشترک کودکان در سراسر جهان بود
این نقاشی تقریباً ۱۰۰ بازی محبوب خیابانی و یا فضای باز قرن شانزدهم را نشان میدهد؛ اما توجه محققان به چیز دیگری جلب شده است: این نقاشی، که در سال ۱۵۶۰ ترسیم شده نشان میدهد با وجود تفاوت در فرهنگها و مسافت بین کشورها ، کودکان در سراسر جهان خود را به شیوههای بسیار مشابهی سرگرم کردهاند: عروسک، اسلحه اسباب بازی، ساخت حباب صابون، بازی کبیسه و…از این گونه بازیها به شمار میرود.
۴- تا چندی پیش مردان نجیبزاده روسی آرایش میکردند.
در قرن ۱۸ میلادی، آرایش به یک هنر واقعی جای خود را در عموم مردم باز کرده بود تا آنجا که حتی آقایان نیز به آن علاقه نشان دادند. آنها نسبت به رژگونهای که استفاده میکردند بسیار حساس بودند، لبهایشان را مرطوب کرده و پودر زیادی را به صورت و یا موهای خود میزدند و اضافی آن را با چاقوی مخصوصی از روی صورت بر میداشتند.
تمام رنگها از سرب ساخته نشده بودند: رنگ مرواریدی از ایتالیا آورده میشد و گرانتر بود. گزینههای ارزانتر از نشاسته، گچ و بیسموت ساخته میشدند. رژها از کارمین، زعفران و دارچین ساخته میشد. پودرهایی هم برای اینکه موها را نقرهای نشان دهد از آرد تهیه میشد و به نوبه خود چهره را شادابتر نشان میداد. برای ترمیم پوست پس از استفاده از این آرایش، از لوسیونهای مخصوص استفاده کردند.
۵- پرورش برخی از سگهای متفاوت از یک نژاد به منظور سرگرمی آغاز شد.
نژاد Pug از سگهایی بودند که از چین به اروپا آورده شده بودند و احتمالاً بستگان سگهای پکنژسه بودند. در قرن هفدهم، آنها حیوانات خانگی مورد علاقه خانمهای نجیبزادهای بودند که معمولاً چندین سگ داشتند. در نتیجه نقاشیهای قرن ۱۷ و ۱۹ pugهایی را نشان میدهند که صورت کشیدهتر و پنجههای بلندتری دارند.
اما بررسیهای اخیر در مورد ژنوم نشان داده که نزدیکترین اقوام آنها نیز «جک راسل تریرس» و Border Terriers هستند که به همراه pug به عنوان سگهای شکارچی و نگهبان شناخته میشوند.
۵- ماکارونی یا پاستا غذای نجیبزدگان بوده که در یک بشقاب بزرگ سرو شده و با دست خورده میشد.
در اصل این غذا فقط در خانههای افراد ثروتمند سرو میشد زیرا دستور پخت و پز آن بسیار ساده نبود. این خمیر از آرد، شیر بز و زرده تخممرغ تهیه میشد، سپس آن را پهن می کردند و به صورت نوارهای نازکی برش میدادند. ماکارونی خشک شده سپس در آب داغ جوشانده و آب آن خارج میشد. روی آن با پنیر و سیبزمینی پوشانده شده، دارچین، مقداری روغن و کمی پنیر Provatura را که شبیه پنیر موزارلا بود به آن اضافه میکردند و در آخر آن را به مدت ۳۰ دقیقه درون فر قرار میدادند.
در قرن هفتدهم، کارخانههایی که ماکارونی تولید میکردند شروع به باز شدن کردند و ماکارونی برای فقیران هم مقرون به صرفه شد: آنها آن را با سس گوجه فرنگی و به صورت آب پز میخوردند، اما سنت خوردن آن با دست از بین نرفت: مردم روی ماکارونی سس ریخته و سپس با دست به دهان میگذاشتند.
۶- نقص چشمهای لئوناردو داوینچی به او اجازه داده که به صورت ۲ بعدی و ۳ بعدی ببیند.
کریستوفر تایلر ، پس از مطالعه آثار هنری که لئوناردو داوینچی از چهره خود استفاده کرده بود، به این نتیجه رسید که این چشم هنرمند بزرگ شکل خاصی از لوچی دارد. به لطف این اختلال، وی با کشش عضلات چشم می توانست به صورت دو بعدی و هم سه بعدی ببیند و اینگونه بود که توانست چنین نقاشیهای واقع گرایانه را ترسیم کند. معمولاً برای دستیابی به این اثر، هنرمندان با دید طبیعی یک چشم را بسته و سپس چیزی را با عمق روی یک سطح ساده میکشند.
۷- ازدواج حتی میتوانست در همه جا حتی اتاق خواب هم ثبت شود.
یکی از نسخههای نقاشی پرتره آرنولفینی از «یان ون ایکک» یک مراسم ازدواج را نشان میدهد. در قرن پانزدهم، این آیین نیازی به حضور یک کشیش داشت، بنابراین مردم میتوانند تقریباً در هر جایی ازدواج کنند. اگر این افراد ثروتمند در حال ازدواج بودند، برای تأیید پیمان ازدواج به شاهدی نیاز داشتند.
همچنین، در این مراسم، داماد دست خود را بالا برده و حرفهای مربوط به پیمان ازدواج را به زبان میآورد و سپس دست عروس خود را با دست دیگر خود میگرفت. به احتمال زیاد، به همین دلیل است که این نقاشی جزئیات بسیار عمدی دارد، مثلاً سگی که نماد وفاداری است و یا درخت گیلاسی که از طریق پنجره دیده میشود، نشانه باروری است.